♥دونـــــه دونـــــه♥

وبلاگی برای تمامی افراد وسنین

♥دونـــــه دونـــــه♥

وبلاگی برای تمامی افراد وسنین

♥دونـــــه دونـــــه♥

امیدوارم لحظات خوشی در این سایت داشته باشید و با نظرات خود ما را یاری نماید.
*
*
*
امشب که بگذرد نمی دانم می شود چند روز، ولی نمی گذرد . . .
*
*
*
روش من در زندگی ساده است:
با من خوب رفتار کن تا
من با تو بهتر رفتار کنم!!

آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۶/۱۴
    5#
  • ۹۴/۰۵/۲۱
    دل
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۴/۰۵/۲۱
    دل
  • ۹۴/۰۶/۱۴
    5#

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دونه دونه» ثبت شده است

  • ۴
  • ۰

2#

دونه دونه

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

شعر و دوبیتی

به نظرم قشنگ اومد

یک زمان: گوهری ازسنگ محک ارزش داشت!
سخن پیرمحل تا به فلک ارزش داشت!
دوستی معنی زیبای صمیمیت داشت!
نان خشکی بغل دوغ خنک ارزش داشت!
کارها یکسره با عشق وصفا میچرخید!
تارمو بیشتر ازسفته وچک ارزش داشت!
به یاد همه دوستانی که هنوز معنی معرفت را میفهمند...!!!

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

1#

دنیا شبیه توست مثل دلبریهات
چیزی شبیه رنگ رنگ روسریهات

مثل شکوه بادبادک بازی باد
وقتی که می رقصاندش بازیگریهات

مثل خط ابروت،مثل خط لبهات
برچهره ی آیینه آرایشگریهات

مثل خدا را صدقلم آراستن هات
مثل تب سرخ قلم خاکستریهات

افسوس اما شهــــــــــــــــر ارزان می فروشد
در پارک های شـوخ، شــــــــــرم دختری هات..

دونه دونه

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

کمی عاشقانه

دونه دونه

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

امام رضا

امام رضا

امام رضا

دونه دونه

دونه دونه

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

غنچه


دونه دونه

                                                                                                             حتی          

   غنچه هم با حجاب گل می شوند.


  • شایان oـ0
  • ۱
  • ۰

امتداد دوست داشتن...

می نویسم دوستت دارم و سه نقطه...
و این یعنی اینکه این نوشته
تا همیشه امتداد خواهد داشت ...

Image result for ‫عکس های عاشقانه‬‎

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

صف به صف

این روزها
آرزوهایم 
صف کشیده اند
در صبحگاه ِ فکرهای روشنم...
این روزها 
که چشمانم
به لبان تو
روشن می شوند...


5
  • شایان oـ0
  • ۱
  • ۱

چقدر ساده...

من چِه ساده ام کِه 

ُُگُمان میکنم اگر نَباشَم

دلی بَرایَم تنگ میشود...

اما

حَقیقَت این است کِه...

اگر نَباشَم، فَقَط نیستَم....

هَمیـــــن..!!!

 4

  • شایان oـ0
  • ۲
  • ۰

منو خدا

دیشب با خدا دعوایم شد،باهم قهر کردیم... 


فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.... 


رفتم گوشه ای نشستم و چند قطره اشک ریختم 


و خوابم برد... 


صبح که بیدار شدم مادرم گفت نمیدانی از دیشب 


تا صبح چه بارانی می امد...
 1
  • شایان oـ0